جدول جو
جدول جو

معنی پراکنده کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پراکنده کردن
مبعثرٌ
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
پراکنده کردن
Disperse, Dissipate, Scatter
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پراکنده کردن
disperser, dissiper
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پراکنده کردن
zerstreuen, verstreuen
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
پراکنده کردن
बिखेरना , फैलाना , बिखेरना
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به هندی
پراکنده کردن
پھیلانا , بکھیرنا
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به اردو
پراکنده کردن
ছড়িয়ে দেওয়া , ছড়িয়ে দেওয়া , ছড়িয়ে দেওয়া
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
پراکنده کردن
kueneza, kutawanyika, kutawanya
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پراکنده کردن
yaymak, dağılmak
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پراکنده کردن
흩어지다 , 흩어지다 , 흩어지다
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
پراکنده کردن
散らす
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پراکنده کردن
לפזר , להתפוגג , לפזר
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به عبری
پراکنده کردن
menyebarkan, menghilang, menyebar
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پراکنده کردن
розсіювати , розсіювати , розсіювати
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پراکنده کردن
рассеивать , рассеивать
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به روسی
پراکنده کردن
verspreiden, verdampen
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
پراکنده کردن
dispersar, disipar
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پراکنده کردن
disperdere, dissipare
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پراکنده کردن
dispersar, dissipar
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پراکنده کردن
驱散 , 消散 , 散播
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به چینی
پراکنده کردن
rozpraszać
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
پراکنده کردن
กระจาย , กระจาย , กระจาย
تصویری از پراکنده کردن
تصویر پراکنده کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی